نکته ای بسیار حائز اهمیت که متأسفانه خیلی ها از آن غافل هستند ، این است که هر شبی متعلق به روز فردای آن است؛ یعنی ، مثلا :
شب جمعه متعلق است به روز جمعه .
و فرموده اند این مطلب از اسرار آل محمد علیهم السلام است.
وقتی این طور بود ، به این ترتیب اگر شبی اهمیت داشته باشد، روزش نیز آن اهمیت را خواهد داشت.؛ همانکه شبش بین شب ها اهمیت دارد، روزش هم بین روزها اهمیت دارد. ولی ما چون شب قدر تا صبح بیداریم ، روزش را حداقل تا ظهر ، و برای تکمیل آن قسمتی از عصر را هم می خوابیم ، و به این ترتیب از روز آن هیچ استفاده ای نمی کنیم ، و این غبن بزرگی است.
شیطان به همین ها هم راضی است ؛ نه انکه مطلوب او فقط وسوسه بنده به معصیت ، و تن دادن او ، و درنتیجه دچار عقوبت شدن اوست ؛ بلکه محروم کردن او از بهره ای الهی هم برای او مطلوب است . به او می گوید خوب ؛ شب بیدار بودی ، کافیه ، روز بگیر بخواب!
ولی خودمانیم ؛ کافیه؟! ما و فقر ذاتی و عمری زندگی با غفلت که اگر بفرض کار بد نکرده باشیم ، که تا دلت بخواد کردیم ولی به روی خودمان نمیاریم ، همان کارهای خوب را هم برای خودمان کردیم تا خوب باشیم ، نه برای خدای متعال!
می خواهید بدانید ما در این تلاش برای خوب بودن چقدر موفق بودیم ، و در ادعای خوب بودن چقدر صادقیم؟ از نماز های بی حضور قلب ، که فقط تکبیرهای اول و آخر را متوجه هستیم، قیاس کنید. مگر نفرموده اند« الصلوة میزان»؛ نماز وسیله سنجش است.
پس به خود بگوئیم: « رو توبه کن از خویش که یکباره گناهی » ؛ حالا چه جای پر خوابی و خوش خیالیه!؟