آن بزرگوار ٢٠سال از من بزرگتر بود و دوست مهربان و محترمی برای من بود، خدایش رحمت کند، می گفت: سوار تاکسی شدم که خالی بود . کمی که رفته بودیم راننده گفت: «آقا من تا مقصد کسی را سوار نخواهم کرد الّا شما لطف کنید به سؤالی که من دارم که برایم مشکلی شده جواب دهید و این مشکل را حل کنید. هر کسی که گرفتار شده و درمانده می شود امیرالمؤمنین را صدا می زند، و ایشان هم فریادرسی می کنند. سؤال من این است که در روز عاشورا، ایشان کجا بودند؟! چرا به فریاد بچه های سیّدالشهداء نرسیدند؟!»
او آنقدر گفت که اشک مرا که عمری روضه خوانده و اشک مردم را در آورده بودم، در آورد.
و من امروز یادم نیست که آن بزرگوار در جواب او چه گفته بودند، ولی بنده عرض می کنم:
مشقّت و مصیبت وارده بر فرزند بر پدر و مادر، خصوصاً بر جد و جدّه نه فقط سخت بلکه طاقت فرساست. مضافاً بر اینکه «انّ الله شاء ان یراک قتیلا و یراهنّ سبایا» را خود امضاء فرموده باشند؛ لذا: فرمایش «الهی رضاً بقضائک و تسلیماً لامرک» قبل از امام حسین علیه السّلام از آن ایشان است . «علی» بودن درحالی که ناظر بر آن مصائب هستی، اعلی مصائب است و این در حالی است که ائمه بعد از امیرالمؤمنین علیهم السّلام به ولایت ایشانند که در مقام خود استوار ایستاده و بر همه عالم و عالمیان چتر ولایت خود را گسترده اند؛ لذا اگر در آن مصیبت عظمی امام حسین علیه السّلام، سیّدالشهداء است، به ولایت امیرالمؤمنین است و اگر حضرت سجّاد، سید الاسراء است به ولایت امیرالمؤمنین است و اگر زینب کبری و سایر اسراء صابر بر مصائب اند به ولایت امیرالمؤمنین است. صلوات الله علیه و علیهم اجمعین