به مناسبت بعثت حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله

 


به مناسبت بعثت حضرت «وَ ما أرسَلناك إلا رحمة للعالمين‏» (انبیا: ۱۰۷)

در كائناتى كه به مناسبت حضور حبيب رحمة للعالمين الهى، خداى متعال مى فرمايد: «و ما مِن دابّة في الأرض إلاّ على اللّه رزقها»: «هيج جنبنده  اى درزمين نيست الا اينكه روزيش به عهده خدامى باشد»؛ پس چرا كمبود در همه زمينه هاى زندگى، مشكل هميشه انسانها بوده و هست؟!

خداى متعال به فراخور نياز و صلاح هر كسى در هر مورد از زمينه هاى زندگى، روزى او را مرحمت كرده است، امّا اسراف انسان در بهره بردن از آن و يا بهره بردن خلاف از آن، او را دچار كمبود و يا مبتلا به نتيجه ناهنجار رفتار خود كرده است.

آن چه مدّ نظر مى باشد، موارد مالى نيست، بلكه در همه موارد: اخلاقى، تربيتى، علمى، ايمانى، دنيوى و اخروى؛ لذا: در ادعيه اى كه در استغفار، از ناحيه مقدّسه معصومين عليهم السّلام وارد شده، تعبيراتى مانند عبارت ذيل ديده مى شود:

«أستغفر اللّه الّذي لا إله إلّا هو...من جميع ظلمي و جرمي و إسرافي على نفسي و أتوب إليه‏» (وسائل الشیعه: ۲۲۵)

ظلم كردن، و رفتار غيرعادلانه با خود!؛ پس: علّت كمِ داشته هاى ما در ميزان عمل در عالم معنا، و كمبودهاى مادّىِ لازم ما در عالم دنيا، ناشى از رفتار غيرعادلانه ما در مالكيّت و ملكيّت نفس ماست؛ ظلم در ولايت خود ما بر خودمان.

و تنها راه برون رفت از حكومت ظالمانه و زياد خواهِ خيال پردازِ خام طمعِ خطاكارِ خود، قبول ولايت كسى است كه در حكومتش -در هر جا كه باشد-«يملأ الأرض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جور»؛ (کتاب سلیم۲: ۶۲۸) اگر چه آن جا پر از ظلم و جور شده باشد، آن جا را پر از عدل و داد خواهد كرد؛ پس آن گاه مى توان در خود و زندگى خود شاهد امنيّت از دست رفته، سكينه گمشده، رضايتِ سعادت، و كفايتِ داشته ها بود.