به یمن عید مبارک و سعید فطر
به امید فطر دیگر اما با تو
عیدانه ترین عیدانه
همه حرف؛ آخرین حرف:
خدای متعال آن چنان منزه است، که حتی منزه از اسما و صفاتی است که خود آنها را خلق و برای خود برگزیده است: او اعلی واعظم و اکبر از اسما و صفات خود نیز است؛ چرا که او وصف نشدنی است؛ معنای «الله اکبر» این است. « الله أكبر من أن يوصف»؛(کافی۱: ۲۸۹ از امام صادق علیه السلام)
و چنین است که اسما و صفات برگزیده او، او را چنین نشان می دهند؛ به بی نشانی، نشان می دهند.
و همچنین است بندگی او: ساحت قدوس او برازنده و زیبنده کمتر از کمترین معصیت نبوده، بلکه شایسته بندگی در خور خدایی او می باشد، و البته چنین بندگی در توان هیچ کس نیست، مگر کسی که شخص شخیص خدای متعال خود ولایت (گردانیدن؛ چرخانیدن) او را عهده دار بوده و به تعبیر خود، رتق و فتق او را -ظاهراً و باطناً- از علم و میل و مشیت تا عمل، عهده دار باشد. « ...فتقها و رتقها بیدک...» ؛(مفاتیح الجنان: زیارت رجبیه امام زمان علیه السلام)
چنین کسی، کسی است که وجودش همه معرفت و محبت حق تعالی است ؛
او کسی است که به اختیار خود، اختیار خود را به خدای متعال واگذار کرده و بر این امر همیشه استقامت کرده و مستقیم و استوار مانده، در حالی که هیچ گاه از او سلب اختیار نشده است؛
حالِ ولیِ ولی الله چنین است که ولی الله است؛ یعنی: خلیفه خدای متعال است؛
او میل وفعل خدای متعال است؛"و ما تشاوون الا ان یشاء الله" (انسان: ۳۰، تکویر: ۲۹)، به فرمایش امام حسین علیه السلام : "رضی الله رضانا اهل البیت" (لهوف: ۱۱۰)؛
لذا: وجود مبارک ولی الله ، ایت ربانی حق تعالی است ؛( زیارت آل یس )؛ حقیقت همه اسما و صفات و آیات الهی است؛
خدای متعال به او عمل می کند و او به خدای متعال.
پرده ای از معنای آیه شریفه و کریمه «انما» (مائده: ۵۵) این است: یکی بودن ولایت خدای متعال و رسولش و ولیش؛ از وجود مبارک امیر المومنین تا حضرت حجت بن الحسن -صلوات الله علیهم اجمعین-.
خلاصه آن که: بنده ای مقبول خدای متعال است که همه خود را برای او قرار داده باشد ،
وعملی مقبول خدای متعال است که یا خود ویا به ولایت او انجام شده باشد ؛ که عمل در خور او، عمل خود اوست. «بنا عبد الله، و بنا عرف الله، و بنا وحد الله»؛ (کافی ج۱ کتاب التوحید، باب النوادر ،ص۳۵۵ از امام باقر علیه السلام).
وچنین است حکایت وجوب و لزوم قبول ولایت وجود مبارک ولایت الهیه اهل بیت علیهم السلام برای غیر آنان، برای مقبول بودن خود و اعمالشان.
و تنها شیوه نیل به آن، همان است که خدای متعال در کلام خود، رسولش را امر به ابلاغ آن فرموده: «مودت»: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی؛ شوری: ۲۳».
ومودت، محبت شدید است به طوری که محب را شیدا و شیفته و دل سوخته ، و لاجرم مقید محض به محبوب و رعایت او و خواسته های او می کند.
ونقطه محوری و مرکز ثقل این محبت و رعایت، به دلالت این آیه شریفه، آن نزدیک ترین و محبوب ترین بانو برای وجود مبارک مامور به ابلاغ این آیه؛ یعنی: رسول اکرم صلی الله علیه وآله می باشد: صدیقه کبرا؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها ؛ آن « قربی» ؛ آن شخص مونث که أقرب از دیگران به رسول الله صلی الله علیه و آله است و خویشان ایشان ؛ « ... يا رسول الله صلى الله عليه و آله من هؤلاء الذين أمرنا الله بمودتهم؟ قال: على و فاطمة و ولدها»؛ (فضائل امیرالمومنین: ۲۱۴)
و طریقه نیل به آن ولایت الهیه، در حالی که امروزه ولی وقت و امام زمان، وجود مبارک حضرت حجت بن الحسن علیه السلام می باشد، انجام همه اعمال عبادی و عادی صالحه بر وفق احکام الهی نیابتاً از طرف حضرت صدیقه طاهره علیها السلام و هدیه آن به ساحت مقدسه حضرت ولی عصر علیه السلام می باشد.
و از عوامل موثر در جلب رضایت آن حضرت، اقامه عزای ایشان نه فقط در ایام فاطمیه، ونیز گریه بر مصیبت واقعه کربلا و امام حسین علیه السلام، نیابتا از طرف معظم لها است.(مدینه معاجز۴: ۱۷۰). و نیز قرائت قران و خواندن حدیث کسا به نیت فرج ، و همه آنها به همان نیابت.
آنکه خدای متعال امر به مودت ان فرموده ، سرالاسرار و سر مستتر و حقیقت الحقایق مکتب الهی اهل بیت علیهم السلام بوده ، و مودت او همان اسم اعظمی است که اهل معرفت و معنا در بدر یافتن آن هستند؛ همان که جهل به آن وگم کردن آن ، دین و دنیا و زندگی در ان رارا از معنا خالی، و طالبان یافتن گوهر گمشده معرفت و حقیقت، را به وادی تیه و سرگردانی و دربدری و حیرانی ، و به در خانه بیگانگان کشانده است.
و اما راه طی کردن این وادی مودت ، سعی در دوام توجه به حضور فراگیر ولائی و ملکوتی ایشان ، و حاضر داشتن محبت معظم لها می باشد . زندگی در این حال و هوا، زندکی کردن با ایشان و برای ایشان است ، که عهده دار اصلاح امور جزئی و کلی ، و فردی و جمعی مردمان می باشند ؛ الهی بفاطمة و ابیها و بعلها و بنیها...