دعاى مجير؛ ارمغان ربانی برای همه ایّام سال، به ویژه ایّام البیض ماه مبارک رمضان ؛ ماه ضیافت الهی
مرحوم کفعمی در «مصباح» مینویسد:
دعای مجیر، دعایی است که شأنی بالا و منزلتی عظیم دارد . و از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده است، که حضرت جبرئیل نازل شد و این دعا را آورد ؛ در حالی که پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در مقام ابراهیم نماز می خواند. حضرت جبرئیل، فضائل این دعا را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله چنین عرض می کند:
هر کس در ایام البیض ماه رمضان این دعا را بخواند، گناهانش آمرزیده می شود ، هرچند به اندازه قطره های باران و تعداد برگ های درختان و ریگ های بیابان باشد.
به واسطه این دعا من به سوی زمین می آیم ، و به سوی آسمان صعود می کنم.
این دعا بر حجره های بهشت و منازل آن نوشته شده است ،
و کسی که بر قرائت آن مداومت ورزد، رفیق تو در بهشت خواهد بود و محشور می شود در حالی که صورتش همچون ماه شب بدر خواهد بود.
کسی که سه روز روزه بگیرد و این دعا را هفت بار بخواند و بر پشت بخوابد، تو را در خواب می بیند.
کسی که ده بار این دعا را بخواند، خداوند او را بر براقی از نور سوار می کند که زینش از زبرجد سبز است تا آن که نزد خداوند متعال می ایستد، به گونهای که اهل موقف می پندارند که وی در زمره انبیاء است. پاداش کسی که آن را بخواند، غیر قابل شمارش است؛ پس :
اگر دریاها مداد، و درختان قلم، و انس و جن و فرشتگان نویسنده شوند، نمی توانند ثواب خواننده این دعا را به شمارش آورند.
به واسطه این دعا، خداوند بیمار را شفا می دهد، دین را ادا می کند،
فقیر را غنی می سازد،
غم را می برد،
و گرفتاری را بر طرف می کند
و فرد را از دست سلطان و کید شیطان نجات می بخشد.
اگر کسی چیزی را گم کرد یا از او به سرقت برده شد، چهار رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک حمد و یازده مرتبه توحید، سپس این دعا را بخواند، و (موقع خواب) دعا را زیر سرش بگذارد، گمشده به او بر می گردد.
اگر این دعا با اخلاص بر میّتی خوانده شود، زنده می گردد ،
و اگر بر کوهی خوانده شود، تکه تکه می شود.
کسی که ده بار این دعا را بخواند، من ضامن هستم که آتش جهنّم او را عذاب نمی کند.
کسی که این دعا را برای حاجتی بخواند، حاجت روا میشود.
در این دعا اسم اعظم آمده است، اسماء الهی که خداوند به وسیله آنها همه خلائق را آفریده است.
(مصباح : ۲۶۸- ۲۷۰)
توضیح اینکه :
قبولی اعمال ؛ چه از قبیل واجبات ، و چه مستحبات ؛ چه عادی ، و چه عبادی ، نزد خدای متعال به شرط داشتن تقوای الهی است ؛ « انما یتقبل الله من المتقین ؛ مائده:۲۷ »به شرط خدا دار بودن ؛ به بیان دیگر به شرط معرفت و اخلاص ؛ و گرنه بقول حافظ : « نه هر که سر بتراشد قلندری داند » ؛ چرا که:
پر واضح است که خدای متعال عملی را که برای او باشد ، قبول می فرماید ؛ لذا: انکه به او معرفت ندارد ، اگر چه بنام او عملی را انجام دهد ، در حقیقت عمل را برای خدای خیالی خود ؛ لذا: برای غیر خدای واقعی که وجود خارجی ندارد، انجام داده است. و شرط اخلاص در عمل نیز هکذا .