اگر خواسته باشید مطلوب قلبی انسان را در یک کلمه خلاصه کنید، آن «سکینه» است؛ آرامش؛ که همه در به در به دنبال این معنای گمشده می گردند.
و طبعا هر چیز را که با آن تخالف و تضاد دارد، نامطلوب است؛ چرا که باعث تخریب آن می شود؛ اگرچه همه در آن ها دست و پا می زنند؛ مانند: ناامنی؛ بیماری ؛ نداری؛ نگرانی؛ اندوه؛ دلهره؛ مشاجره؛ مجادله؛ عصبانیت؛ عیب بین بودن، که در حقیقت مدام در جنگ بودن با دیگران است.
«سکینه» برآیند عمل صالح است؛ اعمال معقول و مأثور که عامل آن بایستی واجد معرفت و محبت و اخلاص باشد.
واصل و اساس در این معنا و مقام، یافتن حضور نورانی امام علیه السلام در قلب است که ذکر الله می باشد: الا بذکر الله تطمئن القلوب. (رعد: 28)
در مقوله فرا روانشناسی راه کار هایی بر اساس آموزه های مکاتب شرقی ،برای دست یافتن مصنوعی به آرامش ساخته و پرداخته اند؛ ولی مقایسه حاصل آن با أن چه به آن در فرهنگ الهی « سکینه» گفته می شود ، مقایسه بین آرامش حاکم در یک زندان و آرامش حاکم در یک مسجد است.