"اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالتَّجَلِّي الْأَعْظَمِ فِي هَذِهِ اللَّيْلَة" (فقرات اوّليّه دعاى شب و روز مبعث)
مقام نورانى رسول اكرم صلّى الله عليه و آله اسم اعظمِ اعظمِ اعظمِ اجلِّ اكرمِ خداى متعال است، كه به تعبير معظّم له، خداى متعال "خَلَقَ مِنْهُ كُلَّ خَيْر"؛ (خداى متعال هرخيرى را از ان افريده؛ بحار۱۵: ۲۴) پس:
يك جلوه از آن عظمت، اين است كه وجود مبارك ايشان تكويناً حقيقت هر خيرى است.
و از جمله همين جلوه، تشريف آوردن معظّم له به دنياى مادّى است: با روح مطهرشان به عالم ملكوت، و با تن مطهرشان به عالم مُلك، و پر كردن آن دوجا به عطر حضور خود.
و جلوه اى ديگر در اكمال وا تمام ان جلوه، توليت و تدبير امر همه عالم و عالميان به ولايت الهى معظّم له است.
و جلوه اى ديگر، تشريع دين الهى و آئين محبوب او توسّط ايشان مى باشد.
و جلوه اى ديگر تربيت و تعليم برگزيدگان الهى براى قبول رسالت الهيّه است.
و جمله اتمّ و اكمل همه اين جلوات، جلوه آن اعلا جاه به رسالت ختميّه است؛ يعنى: جلوه به نهايت بى نهايت علم و قدرت الهيّه كه وسعت آن از ابتداى رسالت حضرتش شروع و تا انتهاى بى انتهاى قيامت كبرى و بعداز آن را در برمى گيرد!: جلوه اتمّ و اكمل و اعظم ربوبيّت الهيّه، خلافتاً از خداى متعال در تكوين و تشريع.
جانانه ترين جلوه احسَنُ المخلوقين خداى متعال، كه خود مباشرتاً، آن را لايق شأن خود آفريده: "سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر".
اما دليل امر به زيارت حضرت امير عليه السلام
دراين شب و روز وگرفتن حاجت ازايشان:
انچه از جلوه هاى حضرت خاتم گفته شده و گفته نشده، به نفس نفيس ايشان بوده، و بدلالت صريح آيه وواقعه مباهله، وجود مبارك اميرالمومنين عليه السلام نفس (خود) ايشانند، و نيز به دلالت صريح فرمايش ايشان در عيد غدير كه "من كنت مولاه فعلي مولاه" : من بر هر كسى كه ولايت داشته باشم ، اين علي است كه ولايت دارد؛ پس وجه جمع اين همه اين خواهدبود كه ان جلوه اتم اكمل و اعظم ايشان نيز به ان نفس نفيس است ، و خود همچنان درپرده غيب براى خداى متعال باقى هستند- صلوات الله عليهما والهما ؛ و به همین معنا در دعای شب شریف مبعث اشاره فرموده اند :
فاسئلک به و باسمک الاعظم الاعظم الاعظم الاجل الاکرم ، الذی خلقته فاستقر فی ظلک ، فلا یخرج منک الی غیرک...