نکته های علوی 18

 

اواخر زیارت ششم، خطاب به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عرض می کنید: "یا سرّ الله! ان بینی و بین الله تعالی ذنوباً قد أثقلت ظهری"؛ بین من و خدای متعال گناهانی است که پشتم را سنگین کرده، پشتم را خمیده، "و لا یأتی علیها الا رضاه"؛ و خدای متعال جز به رضایتی که پیدا کند از آن گناهان نمی گذرد.

و در همان جا به ایشان عرض می کنید: «السلام علی اسم الله الرضی» امیرالمؤمنین اسم رضی خدای متعال است؛ در واقع به این ترتیب شما به زبان بی زبانی عرض می کنید: آقا! یا امیرالمؤمنین! تا وقتی شما از من راضی نباشید من از این گناهان در پیشگاه خدای متعال خلاصی نخواهم داشت؛ چرا که رضایت خدای متعال شما هستید.

رضای خدای متعال، رضای ولی او است؛ قلب مطهر و مبارک ولی اش اگر از کسی راضی بود، خدای متعال هم از او راضی است. استدلال و استناد این مطلب را که در شرح کافی عرض شد، خاطرتان هست؟