کتاب صوتی کوچه باغ های بهشت سعادت (فصل بیست و چهارم)

 

فصل بیست و چهارم.mp3

 

کمی توضیح در باره ی فصل بيست و چهارم

در هر مجموعه ی اعتقادی ، فکری و یا علمی نکته هایی هست که کلیدی می باشند؛ فهم هر کدام از آن ها درِ فهم چندین مطلب دیگر را باز می کند. از جمله این کلیدها در شناخت انسان و شاخه هایی از معارف انسان شناسی ، خصوصاً در رابطه با تربیت و تعلیم او، حدیثی از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در خلقت نقل شده است که در بخشی از آن درباره ی خلقت انسان می فرمایند: «... و خلقه بنفس و جسد و روح»: خدای متعال انسان را (ازسه جزء) نفس، تن و روح آفرید.
(بحار ٥٨/ ٢٥٤ از اختصاص  و همان ٥٨/ ٢٨٦ از علل الشرايع)

با توجه به دیگر فرمایشات ائمّه علیهم السّلام، در مجموعه سه گانه مزبور، تن و روح ، مادی بوده و فقط جزء اول، یعنی نفس که همان نفس ناطقه است، غیر مادی و نوریُ الذّات می باشد. 

ماده در ماده بودن، فاقد هر نوع کمالی است و به قول معروف مظلمُ الذّات است؛ لذا: شرافت انسان به همان جزء نورانی و نفس ناطقه ی او و مقیّد بودنش به احکام آن می باشد. شرافت انسان اوّلاً به فهم اوست وگرنه با بقیه ی اجزاء طبیعت چه تفاوت ارزشی دارد؟! آن جزء نورانی در انسان همان نور عقل و علم است که می تواند با آن تشخیص زشت و زیبا را داده و در پرتو آن حقایق مجهول را برای خود معلوم کند. انسان می تواند تن خود را با تغذیه صحیح و ورزش سالم و شاداب نگه دارد، و با اعمال و افکار حسنه روح خود را پاکیزه و آرام کند. امّا در مورد عقل شناخت آن مقدور انسان نیست، و او فقط می تواند از آثار عمل کرد او که فهم و تشخیص زشت و زیباست، به بودن او آگاه شود. انسان به داشتن این جزء اولاً صلاحیّت مورد خطاب قرار گرفتن از طرف خدای متعال را یافته، لذا پایه ی اول تکلیف در هر انسانی، اولاً داشتن عقل کافی است.

تمام کمالات الاهیّه ، مراتب مختلف همین نور محبوب الاهی می باشند. برگزیدگان الاهی در تربیت و تعلیم انسان، قصد شکوفا و فعّال کردن این حقیقت را در مخاطبین خود دارند. این جزء در انسان فقط با تبعیّت او از حق قابلیت درخشنده تر شدن دارد. به فرموده امام حسین علیه السّلام: «لَا يَكْمُلُ‏ الْعَقْلُ‏ إِلَّا بِاتِّبَاعِ الْحَقِّ» (بحار ٧٥: ١٢٧) این حقیقت همان است که همه ی آن در خلقت خدای متعال، مقام نورانی حبیب او و اوصیاء معصومین ایشان می باشد و سایرین در داشتن جزئی از آن طفیلی وجود مبارک آن حضراتند. 
رشد انسانی و الاهی انسان در واقع درخشش بیشتر نور عقل در اوست؛ لذا: توجّه و تذکّر او به گنجینه های نهفته در آن از علوم و معارف و حقایق الاهیّه منوط به گوش سپردن او به فرامین الاهی و تبعیّت کردن او از احکام این حقیقت الاهیه