اربعین 3

 

اوج تمامی بندگی در عملکرد ایشان آن جاست که در شدت مصیبت -که اعظم مصائب است- حضرتش، لحظه ای حضور قلب خود را نسبت به خدای متعال از دست نداده و بی قرار نمی شوند:
"فجاهدهم فیک صابرا محتسبا"؛ با بردباری بدون آن که لحظه ای و ذره ای غفلت در آن باشد و مقصد و مقصود الاهی اش را گم کند، دار و ندار خود را با اشتیاق و چهره ای گلگون، از آن خدای متعال می کند.

معامله ای که او با خدای متعال می کند "بذل مهجته فیک" است؛ جان خود را آن چنان از آن خدای متعال می کند که برای خود هیچ تعلقی به آن باقی نمی ماند؛ جان را چنان می بخشد که همه جانانه می شود.

چنین است رفتار آن حضرت در معامله و معادله "من کان لله، کان الله له": "هر کسی خود را از آن خدا قرار دهد، خدای متعال خود را نیز از آن او قرار خواهد داد"؛ (بحارالانوار۸۲: ۱۹۷)، یاران ایشان نیز همین معامله را با او می کنند: "بذلوا مهجهم فیه".

از این قرار است که اهل معنا و معرفت نسبت به حضرتش، کسانی اند که تولیت و موالات حضرتش را بر خویش چنان قبول می کنند که او را بر عزیزترین های خود ترجیح داده و عرض می کنند: "بابی انت و امی" و به حضور ایشان در باطن خود امنیت می بخشند؛ "اشهد انی بکم مومن" و به انتظار تحقق دین خدای متعال و شریعت او که معنا و حقیقت و باطن آن حضرت می باشند به انتظار می ایستند تا هنگامی که خدای متعال اذن ظهور عنایت فرماید.