از همین جا عظمت ظلم بر ایشان و شدت اهمیت شهادت حضرتش و مراتب نورانی و الاهی آن نشان داده می شود و این در حالی است که وجود مبارک ایشان برای عالمیان خیر و برکت و امنیت بوده و ایشان همان رحمت واسعه ی الاهیه است که مردمان از خوب و بد بر سر سفره ی آن بهره مند از انواع مواهب شده اند.
حضرتش به دلیل پیمان خود با خدای متعال؛ وفای به عهد کرده و دار و ندار خویش را مشتاقانه نثار او می کند و چنین است که عملکرد حضرتش در واقعه ی کربلا جلوه ی جمال و جلال الاهی است؛ چنان جلوه ای که خدای متعال به آن قسم یاد می کند: "کهیعص"؛ (مریم: ۱)؛ و وجود مبارک حضرت زینب کبری سلام الله علیها از آن خبر می دهد: "و ما رایت الا جمیلا"؛ (بحارالانوار۴۵: ۱۱۶، از لهوف)؛ و عالم را به آتش محبت و سوز مصیبت خود چنان می سوزاند که خون گریه می کنند.
مقام نورانی وجود مبارک امام علیه السلام اصل معرفت، و ریشه ی هر خیر، و سبب منحصر به فرد هدایت و سعادت است؛ لذا: چنین است که معظم له به جلوه ی خود، خود را تعریف فرموده و به این ترتیب "امر به معروف" می شود و در پرتو آن، غاصبان حق و قاتلان آن و ظلمت و نکبت آنان که اصل هر منکری هستند، شناخته شده و بدین ترتیب "نهی از منکر" می شود.
معرفت ولی الله سبب منحصر به فرد برون رفت از ظلمت جاهلیت و رهایی از اسارت جهالت و حیرت ضلالت می باشد. همین است معنای حدیث مشهور نبوی: "من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه"؛ (کمال الدین۲: ۴۰۹). همین معنا را امام صادق علیه السلام در زیارت نیمه ی شعبان بیان می فرمایند:
"بضیاء نورک اهتدی الطالبون الیک": "در پرتو نورت جویندگان به سوی تو راه می پویند"؛ (مفاتیح الجنان: زیارت امام حسین علیه السلام در شب نیمه ی شعبان).
برداشت از شهادت و قربانی شدن ایشان برای غیر خدا و جلوه ی مبارک مقام نورانی وی برای هر چیز دیگری بوده باشد، دون شان و ظلمی دیگر در حق ایشان است؛ فدا کردن دیان دین برای دین و دنیا و مردمان، فدا کردن عالی بر دانی و عین نادانی است.