مشکی از شریعه کربلا ( ۶ )
آثار نکبت بار فاجعه کربلا( ۱ )
شدت نورانیت، و مظلومیت، و جذابیت جمال و جلال در جلوه امام حسین علیه السلام، در کربلا به شدتی است که توجهات را از واقعیت نکبت بار واقعه، به طرف خود برمی گرداند.
واقعه، برآیند همه ظلم و جوری است که بعد از مصیبت رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله، بر آل الله رفته؛ لذا: آن چه بر زبان مردم بود، عقلا و وجدانا درست بود و هست، که: «خون همه شهیدان به گردن عمر است».
اگر گفته شود که: حرکت امام حسین علیه السلام برای مقابله با ظلم بود؛ بعد از واقعه و در ادامه آن، ظلم فروکش نکرده که شدت نیز یافته است:
بنی مروان، جای بنی امیه، و حجاج خونریزتر جای یزید؛
بنی عباس جانی تر جای بنی مروان، و متوکل ظالم تر، جای ظلمه پیش از خود.
اگر گفته شود برای احیاء دین بوده: زمان وقوع فاجعه، در جامعه دو فرقه علوی و عثمانی بوده که به هفتاد و سه فرقه تبدیل شده؛
و از نکبت های ماندگار واقعه کربلا ، تحلیل واقعه کربلا برمبنای عقیده معاویه و یزید است؛ که گفتند:
لعبت هاسم بالملک فلا / خبر جاء و لاوحی نزل ؛ حرکت امام حسین علیه السلام ، مانند گذشتگان خودبرای حکومت بوده ، و گر نه خبری نیامده و وحیی نازل نشده و علمی الهی در کار نیست ؛ یک معنای این حرف اینکه او حرکتش نه الهی است و نه عالمانه؛ لذا: او از عاقبت کار خود هم خبر نداشته ؛ که حرف اموی وطنی نیز همین است.
البته در طول تاریخ به عنایت الهیه، و به مجاهدت انبیاء و اولیاء الهی، از معالم هدایت، در دسترس مردم آن قدر باقی می ماند، که طالب هدایت بهانه ای برای راه نیافتن نداشته باشد؛ که فرمود؛ «و لله الحجة البالغة»؛ (انعام: ۱۴۹).