امام باقر سلام الله علیه به أبو خالد كابلي فرمودند ؛
وَ اللّهِ يااَبا خالِدٍ لايُحِبُّنا عَبدٌ و يَتَولّانا حَتّي يُطَهِّرَ اللّهُ قَلبُهُ ، و لايُطَهِّرَ اللّهُ قَلبَ عَبدٍ حَتّي يُسَلِّمَ لَنا و يَكونَ سِلماً لَنا ، فَاِذا كانَ سِلماً لَنا ، سَلَّمَهُ اللّهُ مِن شَديدِ الحِسابِ و آمَنَهُ مِن فَزَعِ يَومِ القِيامَةِ الاَكبَرِ .
قسم به خدا ای أبو خالد هیچ بنده ای نیست که ما را دوست بدارد ، و خود بگرد ما بگردد ، و ما را گرداننده خود قراردهد مگر آنکه خدای قلبش را پاک کند.
خدا قلب بنده ای را پاک نمی کند مگر آنکه از آن ما و برای ما باشد .
پس: اگر از آن ما و برای ما بود ، خدا او را از سختی حساب حفظ کرده و از ترس و درد روز بزرگ قیامت در أمانش دارد ؛(کافی ، کتاب الحجّة ،باب أنّ الأئمة نور ...،حدیث ١).
وچرا چنین نباشد، که قیامت ،قیامت تمام عیار ولایت الهیه آنان علیهم السلام است ؛ و شما دوستان را کجا کنی محروم؟!
توضیح بیشتر:
باز از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند:
رحم الله عبدا حبس نفسه علینا؛(المحاسن۱۷۲:۱) :
خدا رحمت کند بنده ای را که خود را فقط برای ما قراردهد (؛ خود را آن ما بداند ، و با ما ، وبرای ما زندگی کند ؛ غلام ما باشد).
جان کلام و خلاصه مرام دین الهی و سلوک رحمانی؛ چراغ راه سعادت تا نهایت بی انتهای قله هدایت همین است.
چرا نمی شنویم ؟!
چرا دلهایمان نمی شنود؟!
چرا می فهمیم،ولی باز خوابمان می برد؟!
چرا دلمان از رخت خواب بیرون نمی شود؟!
مگر گذشت هر لحظه نهیب آمدن مرگ نیست؟!
مگر از این حضیض و پستی تا آن اوج هستی یک قدم نیست؟! : یا عزیز الله! مولای! من نه! شما!
«یامولای أنا مولاک» ؛ ( عرض بنده در روز جمعه به محضر مبارک امام زمان علیه السلام).
« أنا یا مولای مولی لک و لآل بیتک» ؛ ( عرض بنده در روز دوشنبه به محضر مبارک امام حسین علیه السلام ).
در مناسبت های الهی ، که عالم را حال و هوای أن پر کرده ، به سادگی می توان در آن ، آن حال و سپس مقام آن معنا را پیدا کرد . و حالا محرم است ؛ حال و هوای عالم حسینی است ؛ به راستی «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله» ؛ نه کربلا رفتن ؛ بلکه کربلایی شدن.