سخنی با راهیان راه کربلا

 

سخنی با راهیان راه کربلا
در تمنای خوشه چینی از باغ ها و گلستان های هدایت و نجات و سعادت حرم حسینی علیه السلام


کسی که قصد رفتن و رسیدن به جایی را دارد، باید نشانی آن جا را داشته باشد. حال مقصد حرم حسینی است؛ محدوده ای که در آن حضور وجود مبارک امام حسین علیه السلام به راحتی یافته می شود؛ یا این که راحتتر از هر جای دیگر و بیشتر.
اولین و مهم ترین نکته نقش آفرین در تمام زیارت ها، یک حرف است: «زیارت با معرفت»؛ چرا که: اگر زائر، زیارت شونده را نشناسد در واقع او را زیارت نکرده، بلکه شخص خیالی خود را زیارت کرده است. 
و این معنا را علاوه کنید به فرمایش خود امام حسین علیه السلام که فرمود: «نَحنُ قَومٌ لا نُعطی المَعروفَ عَلی قَدرِ المَعرِفَة»: ما خاندانی هستیم که به هر کسی به اندازه معرفتش عطا و بخشش می کنیم. (موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام:۷۶۵).
البته در این میان، یک راه کناره کمکی هم وجود دارد: «رعایت ادب». واقع امر این است که به زائرِ دستِ خالیِ مودب عنایت می کنند، ولی به آن که گمان می کند دستِ پُری دارد و رفتارش از ادب تهی است، توجه نمی کنند. به همین دلیل است که دانستن حریم حضور امام حسین علیه السلام در سفر به سوی ایشان، نقش مهمی در تنظیم رفتار زائر و لاجرم میزان بهره مندی او دارد.
اولین و آخرین و مهمترین و واجبترین ادب همیشگی، توجه و تذکر به حضور احاطی امام علیه السلام بر ما و در ما و مودب بودن در محضر مبارک ایشان است؛ حضور گسترده عظیم الهی او همه را چون اقیانوسی در بر گرفته، و در حالی که ما او را نمی بینیم، ولی او ما می بیند و مراقب ماست؛ مراقب باشیم که او به تصریح خدای متعال در قرآن مجید، در درون و بیرون ما، با ما و شاهد بر ماست؛ مراقب باشیم که ایشان مراقب ماست.
پس: مواظب رفتار، کردار، نگاه کردن، حرف زدن، خندیدن، نشستن، خوردن و خوابیدن خود باشیم؛ او به همراه ما است؛ با ماست.

اصلا زندگی خود یک سفر زیارتی است؛ برای معرفت خدای متعال و حبیب او؛ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ...و امام حسین علیه السلام و تسعة المعصومین من اولاد الحسین علیه و علیهم السلام. 

و نکته بعدی این که: سفر زیارتی، برای تجدید دیدار با امام علیه السلام از طرفی، و از طرف دیگر یاد گرفتن شیوه همراهی و رعایت کردن آنان در متن زندگی است.

راستی اگر کسی با محبت، خود را در حضور امام حسین علیه السلام احساس کند، و یا بداند که ایشان شاهد بر او تشریف دارند، جرأت می کند، که در هر حال سر به هوا رفتار کند؟

و اما ابتدای ورود به حرم حسینی؛ آغاز زیارت اوست؛ که احساس حضور امام حسین علیه السلام به سراغ زائر می آید؛ و نمایه آن: پر شدن ناخواسته از توجه به ایشان، کم رنگ شدن توجه به دنیا و مافیها، و کم اهمیت شدن آنها، و احساس سکینه و دل آرامی همراه با لطافت و حلاوت می باشد.
این لحظه، از لحظه قطعیت سفر و یقین کردن شما به این سفر است. و این احساس به گذشت زمان و نزدیک تر شدن به زمان حرکت به همراه کمی دلهره، بیشتر می شود، تا زمان حرکت، و سپس حرکت که با پشت کردن به همه و رو کردن به ایشان شدت یافته و تمام تر می شود.
آری، حریم حرم در زیارت، اولا، مکانی نیست، زمانی است، و محدوده حضور او یک آبادی نیست، بلکه همه عالم است؛ نهایتا نقطه کانونی این حضور آنجاست که زیارتگاه اوست.    

                                                                                                                                 
و اما بعد از زیارت، چرا عده ای بی بهره برمی گردند و بسیاری کم بهره، به طوری که دوام کم رنگ بهره آنان فقط چند روز است؛ در حالی که با یک زیارت با عنایت و توجه می توان برای همه عمر الهی و امامی و حسینی و یا علوی و رضوی شد؟!
جان کلام این است: در کنار شدت زشتی رعایت نکردن  ادب محضر الهی امام علیه السلام که حقیقت ولایت  الهیه گسترده در همه کاینات است، ارزش بزرگ ترین خوب ها و خوبی ها، ناچیز و بلکه بی چیز می شوند. و این غیر عقوبت فجیع کسانی است که در این سفر و در حاشیه زیارت حتی در بین الحرمین  لودگی و دلقک بازی و شکمبارگی می کنند؛ چشم حرامیان روشن!

لذا: محدوده زیارت امام حسین علیه السلام از نظر مکانی همه کاینات و از نظر زمانی،‌ از وقتی است که کسی قصد رفتن به زیارت او را می‌کند، و تا وقتی است که زائر می خواهد حسینی باقی بماند.
و چه سعادت‌مند است زائری که بعد از زیارت اربعین، اربعینی شود؛ یعنی: معرفت و محبت امام حسین علیه السلام را در خود «چله کِشی» کند؛ یعنی: تار و پود وجود خود را ابتدا به معرفت و محبت او آمیخته کند، و سپس به عنایت مادر مظلومه و صاحب عزای او، تار و پود وجودش را، معرفت و محبت او قرار دهد و هیچ وقت غیر این نباشد. و این است معنی «جانم حسین» و «حسین جانم».