"حسین منّی و أنا من حسین"
یک معنی این فرمایش این است: میزان محمدی بودن صلی الله علیه و آله و سلم، به میزان حسینی بودن است.
این مطلب عیناً در مورد امیرالمؤمنین و همه ی ائمه علیهم السلام هم هست؛ لذا مخالفت با هر کدام از آنان، مخالفت با وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. در زمان رسول الله آنهایی که رویشان نمی شد با ایشان مخالفت کنند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را مسخره می کردند، غیبت ایشان را می کردند، از ایشان عیب جویی می کردند و نسبت به ایشان بد می گفتند.
آنهایی که می خواستند دین خدا و رسول الله را دفن کنند، امیرالمؤمنین را صلوات االه علیه کشتند، بعد امام مجتبی را صلوات الله علیه کشتند، و بعد امام حسین سلام الله علیه را که با جلوه کردن خود می خواست وجود مبارک رسول الله را زنده کند، امیرالمؤمنین را زنده کند، اهل بیت علیهم السلام را زنده کند، یاد و نام خدای متعال را زنده کند؛ که وجودشان وجود الهی بود.
بله! ما می توانیم میزان مسلمان بودن خودمان را بسنجیم؛ ملاک های مختلفی دارد که یکی از آنها سنجیدن خود با قاعده ی "حسین منّی و أنا من حسین" (کامل الزیارات: 52) است. حسینی شدن داد و قال راه انداختن نیست، حسینی شدن آن وقتی اتفاق افتاده که وجود مبارک امام حسین سلام الله علیه در نفَس آدم بوده باشد؛ سوز محبت ایشان در قلب انسان بوده باشد؛ قلب انسان آنچنان برای ایشان بسوزد که هر کسی به انسان نزدیک می شود این بو را بشنود و او هم از این سوختن بسوزد.