نکته های کربلایی 2

زیارت؛ قصد کردن، انس گرفتن *

در عرف دینی، زیارت به معنی رفتن به دیدار و ملاقات یک فرد معین یا یک شخص مقدسی است؛ در حالی که معنای اصلی این لغت، قصد کردن و انس گرفتن است. چه رابطه ای بین این معنای خاص و آن معنای اصطلاحی وجود دارد؟

وقتی گفته می شود که شخصی برای زیارت امامی به حرم مطهری مشرف شده، در واقع او چه فهمیده باشد یا نه، او را قصد کرده و به قصد انس گرفتن با او به طرف او راهی شده است. و چون در ملاقات و دیدار کردن، این قصد و این انس، به شدت و به سهولت اتفاق می افتد لذا به دیدار، زیارت گفته شده است.

حالا! بدون این که این مسافت طی بشود، بدون این که این سفر و زحماتش بر خود تحمیل بشود، انسان می تواند هر جا که هست قصد کسی را بکند، قصد وجود مبارکی را بکند، قصد وجود مقدسی را بکند و او را در خود حاضر کند؛ با او انس بگیرد و زائر او بوده باشد؛ خصوصا اگر او صاحب ولایت کلیه الهیه بوده و یا شأنی در آن ولایت داشته باشد، که در این صورت کافی است به حضور عالمگیر او توجه شود.

-------‐----------------

* زاء، واو، راء، اصل واحدی هستند که دلالت بر میل و عدول می کند؛و زائر را از آن جهت زائر مي گويند که وقتي به زيارت مي آيد از غير عدول مي کند و رو بر مي گرداند (معجم مقائیس اللغة 3۶:3).
 از اين رو فیومی در مصباح المنیر گفته : زيارت به معناي قصد و توجه است .
و نیز  مي گويد: زيارت در عرف آن است که انسان با انگيزه بزرگداشت کسي و انس گرفتن با او به وی روی آورد.