واقعه عاشورا عميق ترين و دقيق ترين تابلو از فهم و زندگي و معرفت خداپسندانه است. در عين حال آنچه که آنجا مصيبت واقع شدهاست، آنچه که ظلم واقع شده است بر گردن اشقيايي بود که باعث و باني آن بودند «من الاولين و الآخرين»
وجود مقدس حضرت سيدالشهداء صلوات الله عليه رضاي خدا مي داند که آن قدر بايستد تا شهيد شود آن قدر بايستد تا زن و بچه اش به اسيري برده شود؛ لذا ميايستند. از آن طرف نظر به ظلم دارند و مردم را نصيحت مي کنند و مقاومت مي کنند و از آن طرف وقتي نظر به خداي متعال دارند، شکر مي کنند، مي فرمايند:
«الهي رضاً بقضائک، تسليماً لامرک، لامعبود سواک»، «التسليم لامرالله»: تسليم به امر خداوند.
در عاشورا وجود مقدس سيدالشهداء صلوات الله عليه به محبت خودش آتشي به پا مي کند آتشي به خلايق مي زند که همه کربلايي مي شوند ولي چون عاَلم، عالَم اختيار و تشريع هست اين به عهده خودمان است که چقدر تن به اين آتش بدهيم و قبول اين محبت کنيم و ملتزم آن باشيم. از سر لطف و کرم آنها است که اين آتش نه يک بار که هر سال و نه در يک دل که در همه دل ها مي گيرد بلکه هر وقت ياد آن حضرت مي شود از دوباره اين آتش روشن مي شود.