منطق الهى در دين حق تعالى

 

بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمد لله ربّ العالمين،
وصلّى الله على سيّدنا ونبيّنا محمّد وآله الطّاهرين

ياعلي

منطق الهى در دين حق تعالى ،در اقامه امامت امام، جبر وغلبه نيست؛ بلكه به اقبال واقدام مأمونين است؛ لذا: اقدامات امير المومنين عليه السّلام بعد از غضب خلافت، اقدام قهرى براى به زير كشاندن غاصبان حقّ ايشان نبوده، اگر چه اين اقدام به نوبه خود، به دليل شرايط خاصّ اجتماعى-فرهنگى در شبه جزيره، توالى فاسده اى داشت، كه خود قابل تأمّل است؛ بلكه: او چون هميشه بنا را بر تحقّق خواست خداى متعال گذاشتند: تعريف خود وتجلّى مقام نورانى خود كه حبيب خداى متعال است. اين اقدام به خودى خود در مرآی ومسمع بينندگان وشنوندگان، او را مورد مقايسه با غاصبين حقّ او مى كرد؛ وبه اين ترتيب باعث رسوايى آنان مى شد؛ وبه اين ترتيب مى توان گفت كه نه فقط يكى دو خطبه در مقابله با مخالفين، كه همه قول وفعل او در تقابل با آن ها بوده، وهمين امر سبب شهادت ايشان شده است. ونيز يكى از دلايل عمده شهادت باقى ائمّه عليهم السّلام همين عملكرد بوده؛ نه دليل نارساى كشته شدن معظّم له به دليل اصرار به عملكرد عادلانه. امروزه اين امر به سادگى قابل اثبات است كه كشته شدن ايشان به دست يك يهوديّه زاده، توطئه اى اموى است، كه بعد از انجام، واقعه را طورى داستان پردازى كرده اند كه توجّهات را از توجّه به عاملين حيله گر ومكّار شيطان صفت، كاملاً منحرف كرده، و آن را به گردن عدّه اى عوام نادان مى اندازد.
وامروزه نيز معرّفى ايشان به عنوان نماد عدل وعدالت-اگر چه خلاف نيست، وكمكى به فراموش نكردن طلب فطرى عدالت خواهى انسان  مى كند ،ولى با اين همه اين كار-سنگ قلاب كردن معظّم له از دسترس مردم وتبديل آن حضرت به شخصيّتى ستودنى در دور از اكنون تاريخ بوده، وبه اين ترتيب سبب محروم شدن آنان از بهره مندى فعلى از ايشان مى باشد؛ در حالي كه اگر وجود مبارك ايشان را جامع الاطراف، به همراه فرمايشات ايشان در معارف الهيّه، وسخنان كاربردى حضرتش در تربيت شخصى وتعامل اجتماعى، مطرح كنند، اين امر به انضمام احكام معرفت ومحبت ايشان، مى تواند كمك شايانى به علوى شدن علاقمندان بكند.

وبنده عرض مى كنم: جايي كه خود ايشان فرمودند:"مَا زِلتُ مَظلومَا" (امالی طوسی۱: ۷۲۶) يعنى: تا دنيا دنياست، او مظلوم است؛ حتّى از ناحيه دوستانشان كه مدح حضرتش را مى كنند، چراكه "خود ثنا گفتن زمن ترك ثناست"؛چرا كه: ما را چه به اين حرفها؛ مگر به قيامت كه خداى متعال قدرى از قامت وى را در خور ظرف آن جا، اقامه فرمايد؛ ياعلي.