مشکی از شریعه کربلا (۵)

 

مشکی از شریعه کربلا (۵)
جرعه ای برای لب تشنه

 هر عاملی در عمل خود جلوه کرده، و تعریف می شود؛ 
و چنین است جلوه حق تعالی در خلقت خود؛ 
به حبیب خود  برای خود؛
وچنین است تعلیل عملکرد حبیب او، برای او؛
و به مشیئت او؛
به محبت او؛
و برای او؛
لذا: 
حاصل عملکرد همه انبیاء و اولیاء الله علیهم السلام -عموما- و اهل بیت علیهم السلام -خصوصا- در نگاه خرد، جلوه مقام نورانی آنان برای خدای متعال است. ودر نگاه کلان سمت و سوی عملکرد همه آنان علیهم السلام به سمت ظهور و جلوه آن حسن تمام و کمال جلال کلمه تامه الهیه مهدویه حضرت حجت بن الحسن صلوات الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین می باشد ؛ « ظهور» و « جلوه » مقام نورانی آن حصرت ، سمت و سوی اصلی در خلقت و شریعت الهی در همه عوالم ، و برای عالمیان می باشد. 

اما نحوه عملکرد آنان علیهم السلام: عمل بالله و یا به ولایة الله، و به احسن و اصلح مورد از موارد ممکن -عموما- و عمل به تکلیف خاص خود -خصوصا- می باشد.

و در مورد امام حسین علیه السلام، عمل به پیام ابلاغ شده از ناحیه مقدسه مشیئة الهی: «إن الله قد شاء أن یراک قتیلا... ان الله قد شاء ان یراهن سبایا...»؛ (بحار الانوار ۴۴ : ۳۶۴ از لهوف)؛ 

و پیام، پیام مشیئة الله بوده، نه الله. عنایت و رضایت و اذن مقام نورانی بلاتعین ولایت الهیه بوده برای آن چنان بودن برای حق تعالی.

توضیح این که:

 آن مقام منیع همان کلمه تامه الهیه خلق اول است، که از ارکان چهارگانه آن، سه رکن آشکار شده، که اسم جلاله «الله» از آن جمله است؛ 

(علاقمندان توضیح، به حدیث حدوث اسما در کتاب توحید کافی و به شرح آن در شرح کتاب توحید در دور همخوانی آن مراجعه فرمایند). 

وآن معنا، حقیقت الهیه بلاتعین مشترک بین نفوس نفیسه مطهر و معصوم اهل بیت علیهم السلام است؛ با اولویت مقام نورانی رسول الله بر امیرالمومنین، و هر دو بر صدیقه طاهره، و هر سه بر حسنین، و هر پنج بر «تسعة المعصومین من اولاد الحسین»، 

و وجود مبارک نهمین آنان؛ وجود مبارک مولای ما امام زمان و صاحب الزمان بر ائمه هشتگانه قبل از خود؛ صلوات الله علیهم اجمعین.

و چنین است که: امر و عنایت و رضایت و مشئیت آن مقام نورانی بلاتعین بر هر کدام از آن نفوس نفیسه که مرتبه متعین آن هستند، مطاع می باشد.

 
 اما نحوه عملکرد معظم له: 
بذل وسع (جهاد) و عمل بالله و لله و فی الله است، به اصلح و احسن مورد از موارد ممکن در اجرای پیام های الهی ابلاغ شده که، 
پیام مشیئت الله است؛ نه الله؛ اذن مقام نورانی ولایت الهیه است؛ 
که اولا مشترک در خمسه طیبه است؛ و البته به ترتیب اولویت اولی بر دومی و دومی بر سومی و هر سه بر حسنین علیهم السلام؛ 

لذا: مبادرت به اقدام برای امام حسین علیه السلام نیازمند اذن و امضاء و امر مقام بلاتعین خود او که مشترک بین آنان است، به خود ایشان در مقام متعین شان می باشد.

 اما در مرحله اجرا «امام حسین علیه السلام اگر چاره دیگری داشتند می کردند؛ ۸۸/۸/۹».

به قول حافظ:
من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست/ تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی