نکته های کربلایی  17

"اللهم ارزقنی شفاعة الحسین
                یوم الورود"

امام حسین سلام الله علیه قصد خدای متعال، انس با او، و زیارت او را کرده است. حتی وقتی نصر بر ایشان نازل شده و به ایشان عرض می شود: از ثواب شما چیزی کم نمی شود اگر قبول یاری ملائکه را کنید، ایشان قبول نمی کنند؛ چون آن چیزی که می خواهند به این شهادت است که برایشان حاصل می شود.

و نکته ی خیلی مهم این است: نه فقط امام، بلکه مخصوصاً وجود مبارک امام علیه السلام، مستکمل به عملشان نیستند؛ یعنی عملشان آنان را تکمیل نمی کند، بلکه آن اعمال را انجام می دهند تا باطن خودشان را آشکار کنند، کمال خودشان را آشکار کنند و در واقع در ظرف آن عمل، خودشان جلوه کنند.

بله! ایشان قصد خدای متعال و اصحابشان، قصد ایشان را کرده اند؛ قصد انس با ایشان، قصد زیارت ایشان. به همین دلیل است در آخرین لحظاتی که وجود مقدس سیدالشهدا سلام الله علیه بالای سر هر کدام از اصحابشان که زنده اند حاضر می شوند، او چشم به جمال نورانی آقای خود گشوده و مؤدبانه عرض می کند: "السلام علیک یا ابا عبدالله"؛ مگر غیر از این است که وقتی آدم می خواهد کسی را زیارت کند یا بر کسی وارد شود عرض سلام می کند؟
 
"السلام علیک یا ابا عبدالله" گفتن اصحاب، به وقت جان دادن؛ یعنی رسیدن آنها به همان حرم و زیارت جانانه ای که قصد کرده بودند؛ یعنی: اجابت شدن "اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود" در حق آنها. 
«سلام»، وظیفه ی کسی است که بر کسی وارد می شود؛ آنها بر امام حسین سلام الله علیه وارد می شدند و لذا عرض می کردند: "السلام علیک یا ابا عبدالله".

وجود مبارک ولی الله، خدای متعال را می یابد، و وجود مقدس اولیای ایشان، ایشان را. امام علیه السلام "یحوم حوم ربه" و شیعیان ایشان "یحوم حوم قلبه"؛ (معانی الاخبار: ۱۰۴)؛ وجود مقدس امام حسین سلام الله علیه دور خدای متعال می گردد و وجود مبارک اصحاب ایشان، دور ایشان؛ آن بزم اعلای بهشتی این است.

حالا! آن کسی که دارد دور قلبش می گردد، وقتی در قلبش وجود مبارک امام حسین علیه السلام بوده باشد، بعد در قلب مبارک امام حسین علیه السلام خدای متعال بوده باشد، چنین شیعه ای دارد دور خدای متعال هم می گردد. و چنین است که شیعه، به ولایت ولی الله، به ولایت الله می رسد.