به مناسبت شب و روز دحوالارض

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

به مناسبت شب و روز دحوالارض که 25ذی قعده است،چند نکته ی مهم ولطیف معرفتى خدمتتان عرض می کنم و آن  اینکه به پهن شدن گل قالى زمین از زیر کعبه  دحوالارض گفته شده ؛یعنی پهن شدن زمین از زیر کعبه .گل قالی این پهن شدن زمین از زیر کعبه به گمان من مژده ی ظهور امام زمان علیه السلام در یک همچین روزی است.  
تعلیل و تحلیل این مطلب این طوری می تواند باشد که حقیقت هر خیری در هر زمانی از مقام نورانی ولی آن زمان است از امام آن زمان است. اصل این مطلب برمی گردد به این که در اصل خلقت یک همچین اتفاقی بود و هست. 
جابر ابن عبدالله انصاری نقل می کند که من از وجود مبارک رسول اکرم سوال کردم که: یا رسول الله اول ما خلق الله ما هو؟ یا رسول الله اول چیزی که خدای متعال خلق فرمود چه بود؟ فرمودند: اول ما خلق الله یا جابر نور نبیک ثم خلق منه کل خیر. اول چیزی را که خدای متعال خلق فرمود مقام نورانی پیغمبر تو بود بعد هر خیری را از آن خلق نمود. 
این مقام و منزلت که برای وجود مبارک رسول الله است برای خلیفه ی ایشان در هر زمانی هم هست با این توضیح که فیض خدای متعال مثل حیات اینطور نیست که یک بار به یک کسی داده شده باشد و قطع شده باشد بلکه آن فیض هست و آن لحظه ای که آن فیض قطع بشود می گویند او زندگی اش تمام شد حیاتش تمام شد. 
لذا در مورد هر خیری و تا وقتی آن خیر وجود دارد و موجود است این فیض دائما هست که او هست و موجود است. آن فیض دوام دارد. 
به همین دلیل است وقتی که الان کعبه ای هست و شما در مواجه ی با آن چه به چشم دل چه به چشم سر آن واقعیت و حقیقت را می یابید پس درواقع حقیقت آن از قبل خدای متعال به ولایت خدای متعال دائما می رسد که حالا آن موجود است و یافته می شود چه در عین چه در قلب چه در دل. چه در واقعیت بیرونی چه در وجدان درونی. پس به این ترتیب  حقیقت کعبه در این زمانی که ایام امامت و ولایت امام زمان علیه السلام است درواقع مقام نورانی خود وجود مبارک امام علیه السلام است. 
پس به این ترتیب گسترده شدن زمین از کعبه به معنی گسترده شدن معرفت و وجدان حضور آن حضرت در عالم طبیعت و ماده و زمین است. با این توضیح که آشکار شدن امام زمان علیه السلام به قول امروزیها یک کفی دارد و یک سقفی. کف این آشکار شدن و وجدان شدن ایشان توسط دیگران به وجدان حضور ایشان است. آشکار شدن ایشان در حد متعالی و عالی و در سقف اش ظهور ایشان است. حضور وقتی شدت پیدا کند تبدیل به ظهور می شود. 
آن نکته ی لطیف فوق العاده این است  با توجه به این توضیحات: آن روزهایی که در آن مژده ی ظهور داده شده مثل روز جمعه مثل روز عاشورا مثل روز اول نوروز که تحویل سال است در این ایام و از این قبیل اگر باز موردی بوده باشد حضور وجود مبارک امام زمان علیه السلام که همه ی عالم را پر کرده اند به وضوح وجدان می شود البته برای کسی که متذکر بوده باشد متوجه بوده باشد و حواس خودش را جمع بکند. لذا یک همچین روزی مغتنم است برای کسانی که این مطلب را بدانند و از این امتیاز فوق العاده در یک همچین روزی استفاده کنند. 
به میزانی که ما متذکر به امام زمان علیه السلام نه فقط ذهنی بلکه نفسی بوده باشیم واقعا حضور ایشان را وجدان بکنیم نه خیالی، قلبی؛ ما از ایشان بهره می بریم. درست است که وصف العیش نصف العیش است خود یاد ایشان بودن ولو بطور ذهنی ولو بطور ضمنی خودش ممتاز است امتیازاتی دارد اما باز همان کجا، اینکه آدم حرفش را بزند کجا تا آنجایی که نه، خود وجود مبارک ایشان را آدم حاضر بداند و این حضور را وجدان بکند، بیابد آن کجا؟ 
و در یک همچین روزهایی این حضور به وضوح وجدان می شود. عرض کردم البته برای کسی که من کان له قلب دلی داشته باشد حواسی جمع داشته باشد متذکر و متنبه بوده باشد که البته بعضا در یک همچین ایامی به شدتی است که خیلی ها متوجه می شوند الا من عرضم این است که باید به این توجه اعتنا بشود و غنیمت دانسته بشود تا بهره ی آدم بیشتر بوده باشد تا آن جایی که شما وقتی مثلا یک عطری را مصرف می کنید این عطر به شدتی که مصرف شده باشد و خود آن هم کیفیت داشته باشد دوام پیدا می کند. 
 این نیست که بفرض این روز گذشت بعد این توجه، تذکر و این وجدان هم بلافاصله زایل بشود نه. به شدتی که ما در یک همچین ایامی در یک همچین روزی خودمان را در این توجه و تذکر محو بکنیم و آن را جذب بکنیم این در ما دوام خواهد داشت و به شدت این دوام ما بهره خواهیم برد. 
حقیقت تقوا داشتن حقیقت الاهیه و دوام توجه نسبت به ایشان است که امروزه نقطه ی مرکزی آن کلمه ی تامه ی الاهیه وجود مبارک امام زمان صلوات الله علیه است.